انتشارات نیلوفر منشر کرد؛

"بازگشت" گلی ترقی

تصویر روی جلد این کتاب اثری است از شاگال. زنی را نشان می‌دهد که پاهایش از زمین کنده شده، معلق در هواست. مثل ماه‌سیما که همواره در عالم خیال و رؤیاست.

دوستانش اسم او را گذاشته بودند «زن پراکنده» چون هر تکه از وجودش به سوی کسی یا جایی می‌دوید : به سوی پسرهایش در آمریکا، شوهرش در تهران، خواهرش در کانادا، برادرش در آلمان و دوستان نزدیکش پخش‌وپلا در اطراف‌واکناف جهان.
خودش را با نگاه این آدم‌ها می‌شناخت.
حس می‌کرد بدون این دیگران کم و کسر دارد، مثل نشانی ِ خانه‌ای که اسم کوچه یا کد پستی‌اش پاک شده باشد.
تیزهوشی و حافظه‌ی آن وقت‌هایش را نداشت.
اسم این آدم‌ها، فیلم‌ها و عنوان کتاب‌ها از یادش می‌رفت. مطمئن بود این فراموشی زودرس، این حواس‌پرتی و سرگشتگی، به خاطر زندگی در جایی‌ست که جای واقعی او نیست. باید برمی‌گشت اما... هزار باید و نباید و شاید به این «اما»، به این سه حرف کوچک، آویزان بود. اگر برمی‌گشت و می‌دید در شهر خودش هم غریبه است، اگر زبان دوستان قدیمی‌اش را نمی‌فهمید و می‌دید قبولش ندارند، اگر حرف‌هایی که پشت سر امیررضا می‌زدند حقیقت داشت؟ اگر اگر اگر... ماه‌سیما جواب درستی برای این پرسش‌ها نداشت. ایستاده بود سر دوراهی، دو نیمه، دودل.

به اعتقاد من، تصویر روی جلد راهی است برای درک معنا و مفهوم داستان. تصویر روی جلد این کتاب اثری است از شاگال. زنی را نشان می‌دهد که پاهایش از زمین کنده شده، معلق در هواست. مثل ماه‌سیما که همواره در عالم خیال و رؤیاست.
اما انگشتش متصل به مردیست که روی زمین ایستاده_مردی شبیه به امیررضا. مردی با کت سبز و لبخندی بزرگ. می‌خواهد به ما بگوید خوشبخت است، اما نیست. ما از زندگی‌اش خبر داریم، نمی‌تواند فریبمان بدهد.

.کتاب «بازگشت» اثر گلی ترقی از سوی انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است

1397/06/24
1601

نظری ارسال نشده

در حال حاضر نظری ارسال نشده است

شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید

ارسال نظر

ارسال نظر