در وضعیت امروزِ جهان اسلام، بهخصوص خاورمیانه، دو عامل در بسط فروبستگی و خشونتگرایی جریانات خشونتگرا و تروریستی نقش داشته است: یکی عامل درونی، یعنی مبنای فکری و فرهنگی است که باعث شده اساساً مسلمانان یا اکثریت مردم خاورمیانه در وضعیتی قرار گیرند که با دیگری تمایز آشکار داشته، با وجود تفاوتها و تمایزها در دیگری و به رسمیت شناخته شدن آنها مشکل داشته باشند؛ و عامل دیگر، عامل بیرونی است که در ظهور گروههای افراطی و تروریستی مؤثر بوده است و فضایی را برای آنها ایجاد کرده که این گروهها بتوانند آزادانه در این فضاها خود را ساماندهی کنند و از عقبه فکری و فرهنگی خویش در راستای خشونتگرایی تغذیه کنند. این عامل بیرونی عبارت است از متلاشی شدن حکومتهای داخلی و ملی؛ بدین معنا که هر کجای جهان اسلام که دولت و حاکمیت داخلی از بین رفته یا تضعیف شده، نقش گروههای تروریستی و افراطی بارزتر و مشهودتر گردیده است. در کشور عراق، علیرغم این که مؤلفههای فکری، دینی و فرهنگیِ «دیگری»ستیزانه در دوران حاکمیت بعث به صورت نیرومندی وجود داشت، لیکن دولت یا حاکمیت مرکزی به گونهای آنها را سرکوب یا مدیریت میکرد. در سوریه و افغانستان نیز هر جا که اِعمال حاکمیت مرکزی تضعیف شده یا از بین رفته است، خلأ قدرت زمینه مساعدی را برای ظهور و رشد گروههای افراطی سبب گردیده است.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام