به پرتو فکر کردم. این که چقدر از من آدم تر است. صاف و روشن و صادق همان جزییاتی که در زندگیمان بود به دکترش منتقل کرده بود. چیزی را در پوسته ی چیز دیگری پنهان نکرده بود. پرتو از دورویی من،از ریایی که در دوگانگی من بود در امان مانده بود.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام