نادیا میخواست معلم شود و آرایشگاه هم داشته باشد، اما زندگی برای او تصمیمی دیگری داشت. سال 2014 داعش به کوچو آمد و نسل کشیای اتفاق افتاد که زندگی نادیا و مردمش را برای همیشه تغییر داد. او سه ماه اسیر خلافت اسلامی داعش بود و در این سه ماه با وحشیانهترین رفتارها مواجه شد. نادیا در نهایت توانست فرار کند و خودش را به باقیماندهی خانوادهاش برساند و سپس به آلمان فرار کند.
از این جا به بعد نادیا قصهی دیگری را رقم زد. او سکوت نکرد تا یک قربانی باقی بماند بلکه با صدای بلند فریاد زد تا صدای کسانی باشد که مورد ظلم قرار گرفته بودند. نادیا اولین بار نوامبر 2015 به سازمان ملل رفت و پس از آن داستانش را هزاران بار تعریف کرده است.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام