بین تصویر ذهنی مشتریان از شرکت ما و برند ما، با موقعیت یا تصویری که ما دوست داریم از ما داشته باشند یک فاصلهای وجود دارد. ما دوست داریم مشتریان، ما را برندی خوشنام، مشترینواز، با خدمات و کالاهای متمایز و... بدانند. و به ما در مقایسه با شرکتهای همکار امتیاز بالاتری بدهند و در نتیجه ما را انتخاب کنند. اما مشتریان بر اساس تصویر ذهنی یا به عبارت سادهتر تجربیاتی از ما که در روح و روانشان شکل گرفته است، عمل میکنند. اما لازم نیست همهی این تجربهسازی، مستقیم از سوی خودشان و در تعامل با برند ما رقم خورده باشد بلکه، آنها از تجربیات دوستان و نزدیکانشان و حتی سایر مشتریان در عصر اقتصاد دیجیتالی تأثیر میپذیرند.
امروزه ما از عصر اقتصاد اطلاعاتی که شرکتها نگاهی از بالا به پایین به مشتریان داشتند گذشتهایم و وارد دورانی شدهایم که به جهت گسترش فضای مجازی به مشتریان، واژهی مشتری اجتماعی را اطلاق میکنیم که روی علائق هم در زمانی بسیار اندک تأثیر میگذارند و دانایی و تجاربشان را با هم سهیم میشوند.
در حال حاضر نظری ارسال نشده است
شما می توانید به عنوان اولین نفر نظر خود را ارسال نمایید
ارسال متن پیام